معنی فارسی force field
B2میدان نیرویی که اطراف یک جسم ایجاد می‌شود و می‌تواند بر اشیاء دیگر تاثیر بگذارد.
An invisible barrier created by a force that can repel or protect objects.
- noun
noun
معنی(noun):
A region of space (a vector field) in which a force operates; contains lines of force; a field of force.
معنی(noun):
A mathematical description of the potential energy of a system of atoms.
معنی(noun):
An invisible barrier used as a protective shield.
example
معنی(example):
دانشمند میدان نیروی دور تا دور آهنربا را مطالعه کرد.
مثال:
The scientist studied the force field surrounding the magnet.
معنی(example):
در داستان‌های علمی تخیلی، یک میدان نیرو می‌تواند کشتی‌ها را از حملات محافظت کند.
مثال:
In science fiction, a force field can protect ships from attacks.
معنی فارسی کلمه force field
:
میدان نیرویی که اطراف یک جسم ایجاد می‌شود و می‌تواند بر اشیاء دیگر تاثیر بگذارد.
