معنی فارسی force feedback
B2بازخوردی که حس فیزیکی را در یک دستگاه به کاربر منتقل میکند.
A technology that provides tactile feedback to the user based on actions performed.
- NOUN
example
معنی(example):
کنترلر بازی در صحنههای اکشن بازخورد نیرو فراهم کرد.
مثال:
The gaming controller provided force feedback during the action scenes.
معنی(example):
در شبیهسازی، ماشین بازخورد نیرو را برای بهبود تجربه ارائه داد.
مثال:
In the simulation, the machine offered force feedback to enhance the experience.
معنی فارسی کلمه force feedback
:
بازخوردی که حس فیزیکی را در یک دستگاه به کاربر منتقل میکند.