معنی فارسی forced landing
B2فرود اضطراری، عملی است که در آن یک وسیله نقلیه هوایی به دلیل شرایط بحرانی ناچار به فرود در مکانی غیر از فرودگاه میشود.
An emergency landing made when an aircraft cannot reach its destination safely.
- NOUN
example
معنی(example):
پایلوت مجبور شد در یک مزرعه فرود اضطراری کند.
مثال:
The pilot had to make a forced landing in a field.
معنی(example):
پس از از کار افتادن موتور، آنها فرود اجباری را انجام دادند.
مثال:
After the engine failure, they executed a forced landing.
معنی فارسی کلمه forced landing
:
فرود اضطراری، عملی است که در آن یک وسیله نقلیه هوایی به دلیل شرایط بحرانی ناچار به فرود در مکانی غیر از فرودگاه میشود.