معنی فارسی forcipressure
B1فورسیپرشر به فشار ایجاد شده توسط چنگالها یا ساختارهای مشابه اشاره دارد که اغلب در مطالعه موجودات کوچک کاربرد دارد.
A method of applying pressure using pincers or claw-like structures.
- NOUN
example
معنی(example):
فورسیپرشر میتواند یک روش مهم در حشرهشناسی باشد.
مثال:
Forcipressure can be an important method in entomology.
معنی(example):
با استفاده از فورسیپرشر، پژوهشگران میتوانند موجودات کوچک را به طور مؤثری دستکاری کنند.
مثال:
Using forcipressure, researchers can manipulate small organisms effectively.
معنی فارسی کلمه forcipressure
:
فورسیپرشر به فشار ایجاد شده توسط چنگالها یا ساختارهای مشابه اشاره دارد که اغلب در مطالعه موجودات کوچک کاربرد دارد.