معنی فارسی fordam
B1فوردام، وسیلهای که برای جداسازی یا محافظت از بخشی از محیط استفاده میشود.
A device used to isolate or protect a certain area.
- OTHER
example
معنی(example):
او از فوردامها برای جداسازی منطقه قبل از کار استفاده میکند.
مثال:
He uses fordams to isolate the area before working.
معنی(example):
فوردامها به حفاظت از محیط زیست اطراف کمک کردند.
مثال:
The fordams helped to protect the surrounding environment.
معنی فارسی کلمه fordam
:
فوردام، وسیلهای که برای جداسازی یا محافظت از بخشی از محیط استفاده میشود.