معنی فارسی fordays

B1

برای مدت طولانی، اشاره به زمانی که فعالیتی یا موضوعی ادامه دار است.

For a long period of time.

example
معنی(example):

آنها برای روزها قبل از رویداد بزرگ آماده شدند.

مثال:

They prepared for days before the big event.

معنی(example):

من می‌توانم در مورد این موضوع برای روزها صحبت کنم.

مثال:

I can talk about this topic for days.

معنی فارسی کلمه fordays

: معنی fordays به فارسی

برای مدت طولانی، اشاره به زمانی که فعالیتی یا موضوعی ادامه دار است.