معنی فارسی forebitter
B1شخصی که کمی به ناامیدی میانجامد.
A person who causes disappointment or discouragement.
- OTHER
example
معنی(example):
او به عنوان یک ناامیدکننده در جامعه شناخته میشد.
مثال:
He was known as a forebitter in the community.
معنی(example):
اظهارات ناامیدکننده او دیگران را ناراحت کرد.
مثال:
Her forebitter remarks made others uncomfortable.
معنی فارسی کلمه forebitter
:شخصی که کمی به ناامیدی میانجامد.