معنی فارسی forecastingly
B1به معنای پیشبینی و اظهار نظر درباره رویدادهای آینده به ویژه در زمینههای اقتصادی و اجتماعی است.
In a manner that predicts or forecasts future events, often related to weather or social trends.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز پیشبینی درباره تغییرات آب و هوا در این فصل صحبت کرد.
مثال:
He spoke forecastingly about the weather changes this season.
معنی(example):
دانشمند به طرز پیشبینی به شرکتکنندگان درباره روندهای آب و هوا ارائه داد.
مثال:
The scientist presented forecastingly to the attendees about climate trends.
معنی فارسی کلمه forecastingly
:به معنای پیشبینی و اظهار نظر درباره رویدادهای آینده به ویژه در زمینههای اقتصادی و اجتماعی است.