معنی فارسی forecommend
B1معرفی قبلی، اشاره به حالتی که شخص یا چیزی را قبل از دیگران برای دیگران پیشنهاد میکند.
To recommend in advance; to suggest or endorse something beforehand.
- VERB
example
معنی(example):
من این کتاب را به هر کسی که به تاریخ علاقهمند است معرفی میکنم.
مثال:
I would forecommend this book to anyone interested in history.
معنی(example):
معلم تصمیم گرفت پروژه را به دانشآموزانش معرفی کند.
مثال:
The teacher decided to forecommend the project to her students.
معنی فارسی کلمه forecommend
:معرفی قبلی، اشاره به حالتی که شخص یا چیزی را قبل از دیگران برای دیگران پیشنهاد میکند.