معنی فارسی foredesignment
B1طراحی پیش از موعد یا از قبل برای پروژه یا سیستمی.
Design made in advance for a project or system.
- NOUN
example
معنی(example):
طراحی پیش از موعد سیستم برای کارایی آن حیاتی بود.
مثال:
The foredesignment of the system was crucial for its effectiveness.
معنی(example):
آنها بر طراحی پیش از موعد تمرکز کردند تا از مشکلات آینده جلوگیری کنند.
مثال:
They focused on the foredesignment to avoid future issues.
معنی فارسی کلمه foredesignment
:طراحی پیش از موعد یا از قبل برای پروژه یا سیستمی.