معنی فارسی forefended
B1محافظت کردن از چیزی یا کسی به وسیله اقداماتی پیشگیرانه.
To have protected or defended someone or something in the past.
- verb
verb
معنی(verb):
To prohibit; to forbid; to avert.
example
معنی(example):
آنها خانه‌شان را با یک سیستم امنیتی محافظت کردند.
مثال:
They forefended their house with a security system.
معنی(example):
با احتیاط رفتار کردن، او را از مشکلات محافظت کرد.
مثال:
By being cautious, she forefended herself from trouble.
معنی فارسی کلمه forefended
:
محافظت کردن از چیزی یا کسی به وسیله اقداماتی پیشگیرانه.
