معنی فارسی forehalf
B1نیمه اول یک رویداد یا مسابقه، بهویژه در ورزش.
The first half of an event, especially a game or competition.
- NOUN
example
معنی(example):
نیمه اول بازی شدید و هیجانانگیز بود.
مثال:
The forehalf of the game was intense and exciting.
معنی(example):
آنها در نیمه اول تسلط داشتند اما در نیمه دوم باختند.
مثال:
They dominated the forehalf but lost in the second half.
معنی فارسی کلمه forehalf
:نیمه اول یک رویداد یا مسابقه، بهویژه در ورزش.