معنی فارسی foreimpressed
B1تحت تأثیر قرار گرفتن قبل از مشاهده یا تجربه واقعی چیزی.
To be influenced or deeply affected by something in advance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او از استعداد هنرمند تحت تأثیر قرار گرفت.
مثال:
He felt foreimpressed by the artist's talent.
معنی(example):
بسیاری از اجرا در این رویداد تحت تأثیر قرار گرفتند.
مثال:
Many were foreimpressed by the performance at the event.
معنی فارسی کلمه foreimpressed
:تحت تأثیر قرار گرفتن قبل از مشاهده یا تجربه واقعی چیزی.