معنی فارسی foreknowableness
C1خصوصیت داشتن قابلیت پیشبینی؛ توانایی برای پیشبینی رویدادها.
The quality of being foreknowable; predictability.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل پیشبینی بودن رویدادها در فلسفه اغلب مورد بحث قرار میگیرد.
مثال:
The foreknowableness of events is often debated in philosophy.
معنی(example):
مفهوم قابل پیشبینی بودن پرسشهایی درباره اراده آزاد مطرح میکند.
مثال:
The concept of foreknowableness raises questions about free will.
معنی فارسی کلمه foreknowableness
:خصوصیت داشتن قابلیت پیشبینی؛ توانایی برای پیشبینی رویدادها.