معنی فارسی forelaid
B1پیشگذاری به معنای قرار دادن چیزی در یک مکان مشخص قبل از اجرای آن است.
Having been placed or arranged beforehand in preparation for a subsequent action.
- VERB
example
معنی(example):
برنامهها قبل از جلسه پیشگذاری شده بودند.
مثال:
The plans were forelaid before the meeting.
معنی(example):
او به دقت پایههای ارائهاش را پیشگذاری کرد.
مثال:
She carefully forelaid the groundwork for her presentation.
معنی فارسی کلمه forelaid
:پیشگذاری به معنای قرار دادن چیزی در یک مکان مشخص قبل از اجرای آن است.