معنی فارسی forelay
B1پیشگذاری به معنای قرار دادن یا آمادهسازی چیزها قبل از شروع یک کار یا پروژه است.
To place or arrange something beforehand, especially in preparation for a task.
- VERB
example
معنی(example):
کارگران فردا مواد را پیشمیگذارند.
مثال:
The workers will forelay the materials tomorrow.
معنی(example):
ما باید وظایف را برای پروژه پیشگذاری کنیم.
مثال:
We need to forelay the tasks for the project.
معنی فارسی کلمه forelay
:پیشگذاری به معنای قرار دادن یا آمادهسازی چیزها قبل از شروع یک کار یا پروژه است.