معنی فارسی foreordained
C1مقدّر شده به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که پیش از وقوع تضمین یا تعیین شده باشد.
Determined or destined in advance; predestined.
- verb
verb
معنی(verb):
To predestine or preordain.
example
معنی(example):
او احساس میکند که موفقیتش از سنین پایین مقدر بوده است.
مثال:
She feels her success was foreordained from a young age.
معنی(example):
طرح مقدّر آنها را به پیروزی رساند.
مثال:
The foreordained plan led them to victory.
معنی فارسی کلمه foreordained
:
مقدّر شده به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که پیش از وقوع تضمین یا تعیین شده باشد.