معنی فارسی foreparts

B1

بخش‌های جلویی یک شی یا موجود، معمولاً به قسمت‌هایی اشاره دارد که نزدیک‌ترین نقطه به جلو است.

The front parts of an object or organism.

noun
معنی(noun):

The front or anterior part of something.

example
معنی(example):

قسمت جلویی کشتی برای استحکام طراحی شده است.

مثال:

The foreparts of the ship are designed for strength.

معنی(example):

در برخی از حیوانات، بخش‌های جلویی شامل سر و گردن می‌شود.

مثال:

In some animals, the foreparts include the head and neck.

معنی فارسی کلمه foreparts

: معنی foreparts به فارسی

بخش‌های جلویی یک شی یا موجود، معمولاً به قسمت‌هایی اشاره دارد که نزدیک‌ترین نقطه به جلو است.