معنی فارسی foreprise
B1اعلام اطلاعات یا جزییات در مورد یک رویداد قبل از وقوع آن.
To announce or disclose something in advance.
- VERB
example
معنی(example):
مدیریت تصمیم گرفت پیشاپیش از معرفی محصول جدید خود اطلاع دهد.
مثال:
The management decided to foreprise their new product launch.
معنی(example):
آنها قصد دارند استراتژی جدید خود را هفته آینده پیشاپیش اعلام کنند.
مثال:
They plan to foreprise their new strategy next week.
معنی فارسی کلمه foreprise
:
اعلام اطلاعات یا جزییات در مورد یک رویداد قبل از وقوع آن.