معنی فارسی forequarter
B1سهماهه اول یک دوره یا سال.
The first quarter of a financial year, typically the first three months.
- NOUN
example
معنی(example):
سهماهه اول سال شاهد رشد قابل توجهی بود.
مثال:
The forequarter of the year showed significant growth.
معنی(example):
در سهماهه اول، استراتژیهای خود را به دقت برنامهریزی کردیم.
مثال:
In the forequarter, we planned our strategies carefully.
معنی فارسی کلمه forequarter
:
سهماهه اول یک دوره یا سال.