معنی فارسی foreshots
B1تعدادی از نمایی که به جلوتر از موضوعات اصلی اشاره دارند.
Multiple images or portrayals that emphasize the foreground or main subjects.
- OTHER
example
معنی(example):
هنرمند چندین نمای جلو برای نمایشگاه خلق کرد.
مثال:
The artist created multiple foreshots for the exhibition.
معنی(example):
این نمای جلوها جزئیات خوبی درباره شخصیتها ارائه میدهند.
مثال:
These foreshots provide great detail about the characters.
معنی فارسی کلمه foreshots
:
تعدادی از نمایی که به جلوتر از موضوعات اصلی اشاره دارند.