معنی فارسی foreshow
B1 /fɔəˈʃəʊ/پیشنمایش کردن، به نمایش گذاشتن جلوتر از زمان یا قبل از وقوع یک رویداد.
To show or indicate something in advance.
- verb
verb
معنی(verb):
To show in advance; to foretell, predict.
معنی(verb):
To foreshadow or prefigure.
example
معنی(example):
هنرمند در گالری نقاشی جدیدش را پیشنمایش خواهد کرد.
مثال:
The artist will foreshow his new painting at the gallery.
معنی(example):
تریلر به گونهای طراحی شده بود که هیجان فیلم را پیشنمایش کند.
مثال:
The trailer was designed to foreshow the excitement of the movie.
معنی فارسی کلمه foreshow
:
پیشنمایش کردن، به نمایش گذاشتن جلوتر از زمان یا قبل از وقوع یک رویداد.