معنی فارسی foresign

B1

پیش‌امضا کردن؛ امضا کردن یک سند به طور پیشگیرانه.

To sign in advance or beforehand.

example
معنی(example):

توانایی پیش‌امضا کردن قرارداد مهم است.

مثال:

The ability to foresign the contract is important.

معنی(example):

از او خواسته شد که قبل از جلسه مدارک را پیش‌امضا کند.

مثال:

She was asked to foresign the document before the meeting.

معنی فارسی کلمه foresign

: معنی foresign به فارسی

پیش‌امضا کردن؛ امضا کردن یک سند به طور پیشگیرانه.