معنی فارسی foresignify

B1

نشانه دادن یا پیش‌بینی چیزی که قرار است اتفاق بیفتد.

To indicate or signify something in advance.

example
معنی(example):

تغییرات در پروژه نشانه‌ای از فرصت‌های جدید هستند.

مثال:

The changes in the project foresignify new opportunities.

معنی(example):

حرکات او نشانه‌ای از تغییر در فرهنگ شرکت است.

مثال:

His actions foresignify a shift in company culture.

معنی فارسی کلمه foresignify

: معنی foresignify به فارسی

نشانه دادن یا پیش‌بینی چیزی که قرار است اتفاق بیفتد.