معنی فارسی foresinger
B1شخصی که قادر به پیشبینی یا پیشگویی آینده است.
A person who is able to predict or foretell the future.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پیشگو میتواند بینشهایی برای برنامههای آینده ارائه دهد.
مثال:
A foresinger may provide insights for future plans.
معنی(example):
در افسانهها، یک پیشگو قهرمانان را از خطرات آینده هشدار داد.
مثال:
In mythology, a foresinger warned the heroes of dangers to come.
معنی فارسی کلمه foresinger
:
شخصی که قادر به پیشبینی یا پیشگویی آینده است.