معنی فارسی forespeaker

B1

سخنگوی پیشین، فردی که برای یک گروه یا موضوع خاص صحبت می‌کند و اغلب بر نکات مهم تأکید دارد.

A person who speaks on behalf of a group or a particular subject, often emphasizing key points.

example
معنی(example):

سخنگوی پیشین پروژه به حضار صحبت کرد.

مثال:

The forespeaker for the project addressed the audience.

معنی(example):

به عنوان یک سخنگوی پیشین، او مسائل مهمی را برجسته کرد.

مثال:

As a forespeaker, he highlighted important issues.

معنی فارسی کلمه forespeaker

: معنی forespeaker به فارسی

سخنگوی پیشین، فردی که برای یک گروه یا موضوع خاص صحبت می‌کند و اغلب بر نکات مهم تأکید دارد.