معنی فارسی forestaller

B2

پیشگیری‌کننده به فردی اطلاق می‌شود که انجام یک عمل را قبل از وقوع آن متوقف می‌کند.

A person who prevents or obstructs an event or action before it occurs.

example
معنی(example):

پیشگیری‌کننده به سرعت عمل کرد تا از وقوع این رویداد جلوگیری کند.

مثال:

The forestaller acted quickly to stop the event from happening.

معنی(example):

او با جلوگیری از فروش زمین به یک پیشگیری‌کننده تبدیل شد.

مثال:

She became a forestaller by preventing the sale of the land.

معنی فارسی کلمه forestaller

: معنی forestaller به فارسی

پیشگیری‌کننده به فردی اطلاق می‌شود که انجام یک عمل را قبل از وقوع آن متوقف می‌کند.