معنی فارسی forestology
B2جنگلشناسی، علم بررسی جنگلها و تعاملات حیات در آنها.
The scientific study of forests.
- NOUN
example
معنی(example):
جنگلشناسی مطالعه جنگلها و اکوسیستمهای آنها است.
مثال:
Forestology is the study of forests and their ecosystems.
معنی(example):
او تصمیم گرفت که در رشته جنگلشناسی تحصیل کند.
مثال:
He decided to pursue a degree in forestology.
معنی فارسی کلمه forestology
:
جنگلشناسی، علم بررسی جنگلها و تعاملات حیات در آنها.