معنی فارسی foretell
B1 [fɔɹ.ˈtɛɫ]پیشگویی کردن، بیان یا نشان دادن چیزی که در آینده اتفاق خواهد افتاد.
To predict or indicate a future event.
- verb
verb
معنی(verb):
To predict; to tell (the future) before it occurs; to prophesy.
معنی(verb):
To tell (a person) of the future.
example
معنی(example):
او میتواند به دقت پیشبینی کند که وضعیت آب و هوا چگونه خواهد بود.
مثال:
She can foretell the weather accurately.
معنی(example):
جادوگر ادعا کرد که میتواند آینده را پیشبینی کند.
مثال:
The fortune teller claimed she could foretell the future.
معنی فارسی کلمه foretell
:
پیشگویی کردن، بیان یا نشان دادن چیزی که در آینده اتفاق خواهد افتاد.