معنی فارسی forethinking
B2پیشپنداری، فرآیند تفکر به آینده و ارزیابی عواقب ناشی از تصمیمات.
The act of considering future possibilities and implications in decision-making.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشپنداری به شما این امکان را میدهد که ریسکها را در پروژههای خود به حداقل برسانید.
مثال:
Forethinking allows you to minimize risks in your projects.
معنی(example):
پیشپنداری او وقتی پروژه با موفقیت کامل شد، پاسخ داد.
مثال:
Her forethinking paid off when the project was successfully completed.
معنی فارسی کلمه forethinking
:
پیشپنداری، فرآیند تفکر به آینده و ارزیابی عواقب ناشی از تصمیمات.