معنی فارسی foreworld

B2

Foreworld به معنای جهانی پیشین یا گذشتۀ دور است که ممکن است با ارزش‌ها و ایده‌های بهتر همراه باشد.

A world that existed in the past often viewed as ideal or utopian.

example
معنی(example):

در جهان پیشین، انسان‌ها در هماهنگی با طبیعت زندگی می‌کنند.

مثال:

In the foreworld, humans live in harmony with nature.

معنی(example):

جهان پیشین نماد بهشتی گمشده است.

مثال:

The foreworld symbolizes a paradise lost.

معنی فارسی کلمه foreworld

: معنی foreworld به فارسی

Foreworld به معنای جهانی پیشین یا گذشتۀ دور است که ممکن است با ارزش‌ها و ایده‌های بهتر همراه باشد.