معنی فارسی forkful
A2مقداری غذایی که با چند ضربه چنگال برداشت میشود.
An amount of food that can be lifted with a fork, typically used to serve or eat food.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک چنگال غذا از اسپاگتی برداشت و آن را به بشقابش منتقل کرد.
مثال:
She took a forkful of spaghetti and delivered it to her plate.
معنی(example):
یک چنگال غذا از سیبزمینی لهشده، یک غذای جانبی عالی است.
مثال:
A forkful of mashed potatoes is a great side dish.
معنی فارسی کلمه forkful
:
مقداری غذایی که با چند ضربه چنگال برداشت میشود.