معنی فارسی forkhead
B1قسمتی از یک چنگال یا ساختار که با دو پره برای استحکام بیشتر طراحی شده است.
A part of a fork or similar structure that has two prongs for added stability.
- NOUN
example
معنی(example):
طراحی سر چنگال برای بهبود ثبات دوچرخه استفاده میشود.
مثال:
The forkhead design is used to improve the stability of the bike.
معنی(example):
در معماری، سر چنگال میتواند به نوع خاصی از براکت اشاره کند.
مثال:
In architecture, a forkhead can refer to a special type of bracket.
معنی فارسی کلمه forkhead
:
قسمتی از یک چنگال یا ساختار که با دو پره برای استحکام بیشتر طراحی شده است.