معنی فارسی formature
B1پیکربندی یا شکلدهی یک طرح یا ایده، به ویژه در هنر و طراحی.
The manner in which something is formed or structured, especially in design.
- NOUN
example
معنی(example):
فرماتور طراحی جدید به خوبی مورد استقبال قرار گرفت.
مثال:
The formature of the new design was well received.
معنی(example):
اکتشاف فرماتور میتواند به راهحلهای نوآورانه منجر شود.
مثال:
Exploring formature can lead to innovative solutions.
معنی فارسی کلمه formature
:پیکربندی یا شکلدهی یک طرح یا ایده، به ویژه در هنر و طراحی.