معنی فارسی formfactor

B2

فاکتور فرم، به ابعاد و نوع طراحی یک محصول اشاره دارد که به کارکرد و قابلیت حمل آن مرتبط است.

A specification that defines the physical dimensions and layout of a hardware device.

example
معنی(example):

فاکتور فرم دستگاه امکان حمل و نقل آسان را فراهم می‌کند.

مثال:

The formfactor of the device allows for easy portability.

معنی(example):

انتخاب فاکتور فرم مناسب برای موفقیت محصول ما حیاتی است.

مثال:

Selecting the right formfactor is crucial for our product's success.

معنی فارسی کلمه formfactor

: معنی formfactor به فارسی

فاکتور فرم، به ابعاد و نوع طراحی یک محصول اشاره دارد که به کارکرد و قابلیت حمل آن مرتبط است.