معنی فارسی formfitting

B2

فیت فرم به نوعی طراحی اشاره دارد که به خوبی به شکل بدن نزدیک است و آن را برجسته می‌کند.

Designed to closely conform to the shape of the body, often used in fashion and sportswear.

adjective
معنی(adjective):

(of clothing) That follows the contours of the body

example
معنی(example):

لباس او فیت فرم است و اندامش را به خوبی نمایش می‌دهد.

مثال:

Her dress is formfitting and accentuates her figure.

معنی(example):

مواد فیت فرم در لباس‌های ورزشی محبوب هستند.

مثال:

Formfitting materials are popular in athletic wear.

معنی فارسی کلمه formfitting

: معنی formfitting به فارسی

فیت فرم به نوعی طراحی اشاره دارد که به خوبی به شکل بدن نزدیک است و آن را برجسته می‌کند.