معنی فارسی formic

B2

فرمیک، به اسید فرمیک و ترکیبات مرتبط با آن اشاره دارد که در شیمی و بیوشیمی مهم هستند.

Relating to or derived from formic acid, commonly associated with ants.

example
معنی(example):

اسید فرمیک در زهر برخی از مورچه‌ها یافت می‌شود.

مثال:

Formic acid is found in the venom of some ants.

معنی(example):

خصایص فرمیکی این ترکیب در شیمی به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است.

مثال:

The formic properties of the compound are well studied in chemistry.

معنی فارسی کلمه formic

: معنی formic به فارسی

فرمیک، به اسید فرمیک و ترکیبات مرتبط با آن اشاره دارد که در شیمی و بیوشیمی مهم هستند.