معنی فارسی formicative
B1فرمیکتی، به نوع رفتار یا فعالیتی اشاره دارد که در آن موجودات اجتماعی به شکل مؤثری با هم همکاری میکنند.
Pertaining to or characteristic of communal or social behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار فرمیکتی موریانهها شگفتانگیز است.
مثال:
The formicative behavior of ants is fascinating.
معنی(example):
مطالعه رفتارهای فرمیکتی آنها میتواند به بهبود روشهای کنترل آفات کمک کند.
مثال:
Studying their formicative actions can lead to better pest control methods.
معنی فارسی کلمه formicative
:
فرمیکتی، به نوع رفتار یا فعالیتی اشاره دارد که در آن موجودات اجتماعی به شکل مؤثری با هم همکاری میکنند.