معنی فارسی formidableness
C2خاصیتی که باعث میشود شخص یا چیز به عنوان یک چالش بزرگ دیده شود.
The quality of being formidably impressive or discouraging.
- NOUN
example
معنی(example):
قدرت و سختی کوه بسیاری از صخرهنوردان را به چالش کشید.
مثال:
The formidableness of the mountain challenged many climbers.
معنی(example):
قدرت او بهعنوان یک سخنران تأثیر زیادی بر مخاطب گذاشت.
مثال:
Her formidableness as a speaker impressed the audience.
معنی فارسی کلمه formidableness
:
خاصیتی که باعث میشود شخص یا چیز به عنوان یک چالش بزرگ دیده شود.