معنی فارسی formulated
B2فرمولبندی شده، به این معناست که چیزی به صورت دقیق و خاص ایجاد یا طراحی شده است.
Created or devised in a specific and careful way.
- verb
verb
معنی(verb):
To reduce to, or express in, a formula; to put in a clear and definite form of statement or expression.
example
معنی(example):
این دارو به گونهای فرمولبندی شده است که به علائم خاصی هدفگیری کند.
مثال:
The medication was formulated to target specific symptoms.
معنی(example):
او یک فرضیه بر اساس آزمایشهای قبلی فرمولبندی کرد.
مثال:
He formulated a hypothesis based on previous experiments.
معنی فارسی کلمه formulated
:
فرمولبندی شده، به این معناست که چیزی به صورت دقیق و خاص ایجاد یا طراحی شده است.