معنی فارسی fornenst

B1

واژه‌ای قدیمی که به معنای 'در جلو' یا 'مقابل' استفاده می‌شود.

An archaic term meaning 'in front of' or 'facing.'

preposition
معنی(preposition):

Over against; opposite to.

example
معنی(example):

کلمه 'fornenst' در برخی لهجه‌ها به معنای 'در جلوی' استفاده می‌شود.

مثال:

The word 'fornenst' is used in some dialects to mean 'in front of.'

معنی(example):

در متن‌های قدیمی، 'fornenst' می‌تواند به وضعیتی اشاره کند که رو به چیزی است.

مثال:

In old texts, 'fornenst' can refer to a position facing something.

معنی فارسی کلمه fornenst

: معنی fornenst به فارسی

واژه‌ای قدیمی که به معنای 'در جلو' یا 'مقابل' استفاده می‌شود.