معنی فارسی formulizing
B1فرمولبندی به معنای ساماندهی و تنظیم افکار یا اطلاعات به صورت ساختاریافته و منطقی است.
The process of creating a formula or a structured plan.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال فرمولبندی افکارش برای ارائه است.
مثال:
She is formulizing her thoughts for the presentation.
معنی(example):
دانشمند در حال فرمولبندی یک نظریه جدید است.
مثال:
The scientist is formulizing a new theory.
معنی فارسی کلمه formulizing
:
فرمولبندی به معنای ساماندهی و تنظیم افکار یا اطلاعات به صورت ساختاریافته و منطقی است.