معنی فارسی fornicator
B1زناکار، فردی که مرتکب زنا میشود و بدین ترتیب در بسیاری از فرهنگها منع شده است.
A person who engages in sexual intercourse outside of marriage.
- NOUN
example
معنی(example):
زناکار توسط جامعه طرد شد.
مثال:
The fornicator was shunned by the community.
معنی(example):
بسیاری از داستانها در تاریخ یک زناکار را به عنوان شخصیت اصلی دارند.
مثال:
Many stories in history feature a fornicator as the main character.
معنی فارسی کلمه fornicator
:
زناکار، فردی که مرتکب زنا میشود و بدین ترتیب در بسیاری از فرهنگها منع شده است.