معنی فارسی forniciform
B2فورنیکیفورم، به معنی شکلی که شبیه قوس یا خمیدگی است. در توصیف اشکال در بیولوژی و معماری استفاده میشود.
Describing a shape that is curved or arched, often used in biological or architectural contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگ شکلی شبیه به قوس کوچک داشت که به شکل فورنیکیفورم بود.
مثال:
The leaf had a forniciform shape resembling a small arch.
معنی(example):
این سازه فورنیکیفورم بود و آن را به یک ویژگی معماری جالب تبدیل کرد.
مثال:
The structure was forniciform, making it an interesting architectural feature.
معنی فارسی کلمه forniciform
:
فورنیکیفورم، به معنی شکلی که شبیه قوس یا خمیدگی است. در توصیف اشکال در بیولوژی و معماری استفاده میشود.