معنی فارسی forninst
B1فورنست، به معنای عمل کردن علیه یا برعلیه چیزی. معمولاً در قوانین یا اصول اجتماعی استفاده میشود.
Acting against or in opposition to something, often used in legal or social contexts.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
او در حین بازی با تقلب کردن، علیه قوانین عمل کرد.
مثال:
He acted forninst the rules by cheating during the game.
معنی(example):
این تصمیم برعلیه شیوههای سنتی جامعه اتخاذ شد.
مثال:
The decision was made forninst the traditional practices of the community.
معنی فارسی کلمه forninst
:
فورنست، به معنای عمل کردن علیه یا برعلیه چیزی. معمولاً در قوانین یا اصول اجتماعی استفاده میشود.