معنی فارسی fortemente

B1

به معنای قوی و با قدرت، شیوه‌ای از بیان که نشان دهنده اطمینان و شدت است.

Strongly or powerfully expressed; showing intensity in manner or delivery.

example
معنی(example):

او به طرز قوی و با اعتماد به نفس صحبت کرد تا نقطه نظرش را به وضوح بیان کند.

مثال:

He spoke fortemente to express his point clearly.

معنی(example):

خواننده به طرز قوی اجرا کرد تا احساسات را منتقل کند.

مثال:

The singer performed fortemente to convey emotion.

معنی فارسی کلمه fortemente

:

به معنای قوی و با قدرت، شیوه‌ای از بیان که نشان دهنده اطمینان و شدت است.