معنی فارسی fortake
B1گرفتن، به معنای تصرف یا به عهده گرفتن چیزی.
To take or seize something that is considered rightful or deserved.
- VERB
example
معنی(example):
زمان آن است که آنچه حق شماست را بگیرید.
مثال:
It’s time to fortake what is rightfully yours.
معنی(example):
شما باید مسئولیت خود را جدی بگیرید.
مثال:
You should fortake your responsibility seriously.
معنی فارسی کلمه fortake
:گرفتن، به معنای تصرف یا به عهده گرفتن چیزی.