معنی فارسی forthinking
B1تفکر پیشرو، به معنای در نظر گرفتن آینده و ارائه ایدههای نوآورانه.
Characterized by planning for the future and considering innovative solutions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رهبران پیشرو الهام بخش تیمهای خود برای خلاق بودن هستند.
مثال:
Forthinking leaders inspire their teams to be creative.
معنی(example):
ما به راهحلهای پیشرو برای مقابله با تغییرات اقلیمی نیاز داریم.
مثال:
We need forthinking solutions to tackle climate change.
معنی فارسی کلمه forthinking
:تفکر پیشرو، به معنای در نظر گرفتن آینده و ارائه ایدههای نوآورانه.