معنی فارسی forthon
B1پیشرو، حرکتی که تحولی در یک مسیر یا زمینه خاص ایجاد میکند.
Going forward in a proactive way, signifying innovation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ارائه پیشرو توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The forthon presentation captured everyone's attention.
معنی(example):
مهارتهای پیشرو او در طول بحث واضح بود.
مثال:
Her forthon skills were evident during the discussion.
معنی فارسی کلمه forthon
:پیشرو، حرکتی که تحولی در یک مسیر یا زمینه خاص ایجاد میکند.