معنی فارسی fortunation

B1

شانس، حالت یا فرایندی که در آن افراد یا حوادث به سمت شانس‌های مثبت سوق پیدا می‌کنند.

The process or state of achieving good fortune or favorable outcomes.

example
معنی(example):

شانس می‌تواند شادی را به کسانی که به قدرت آن باور دارند، بیاورد.

مثال:

Fortunation can bring joy to those who believe in its power.

معنی(example):

بسیاری شانس را به عنوان روشی برای جذب انرژی‌های مثبت می‌بینند.

مثال:

Many view fortunation as a way to attract positivity.

معنی فارسی کلمه fortunation

:

شانس، حالت یا فرایندی که در آن افراد یا حوادث به سمت شانس‌های مثبت سوق پیدا می‌کنند.